جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

راهبان کاستاریکا، بخش ۲ از ۷

جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
Q: بگذارید برایتان بگویم که چطور توسط استاد متشرف شدم. ۶ آوریل سال گذشته – من هنوز هم به وضوح یادم می آید، چون یک روز فراموش نشدنی بود. آن زمان، من هنوز در روزنامه ای بعنوان یک روزنامه نگار کار می کردم. شب قبل، وقتی داشتم به خانه برمی گشتم، یک پوستر دیدم. آن پوستر استاد بود. وقتی آنرا دیدم، چنان تحت تأثیر قرار گرفتم که تصمیم گرفتم: مهم نیست که چقدر سرم شلوغ باشد، باید در سخنرانی ایشان شرکت کنم. در آن زمان، واقعا خیلی سرم شلوغ بود و هرروز برای رسیدن به ضرب الاجل ها مشغله داشتم. اما من قاطعانه تصمیم گرفتم که "حداقل یک بار باید به سخنرانی بروم." بنابراین، در روز ششم، به محل سخنرانی استاد رفتم. آن روز کمی دیر رسیدم و آنجا از قبل پر بود. بر یکی از چهارپایه های اضافی که کنار درب گذاشته بودند نشستم. آنجا نشسته بودم، اولش واقعا هیچ چیزی حس نکردم. بعدا متوجه نشدم که استاد وارد می شوند. فقط صدای اطرافیانم را می شنیدم که فریاد می زدند: "اوه، استاد دارما آمده است!"

به محض اینکه استاد وارد سالن شدند، حتی قبل از اینکه به صحنه برسند – وقتی که تازه وارد شده بودند – من زدم زیر گریه. عمیقا متاثر شدم – این فراتر از توصیف بود. در آن لحظه، فقط احساس کردم، "بالاخره شما را پیدا کردم!" آن حس فورا به وجود آمد. بعد از اینکه استاد روی صحنه رفتند، در تمام طول سخنرانی عصر، من سرشار از تحسین بودم. چون ذاتا خیلی منتقد بودم، از آن نوع روشنفکرهایی که همه چیز را زیر سوال می برند و نقد می کنند. هرچند با هر جمله ای که استاد گفتند، هر سوالی که پاسخ داد، چیزی پیدا نکردم که بتوانم آنرا به چالش بکشم. و در آن زمان، تقریبا کل تردیدهایی که سال ها با خود حمل کرده بودم، برطرف شد. خیلی عجیب بود؛ یکی یکی، تمام سوالاتم برطرف شدند. اوه! کاملا احساس راحتی می کردم. پس تصمیم گرفتم روز بعد دوباره در سخنرانی شرکت کنم.

روز دوم، اتفاق باورنکردنی تری افتاد. اینبار زودتر رفتم تا برای خودم جا پیدا کنم، چون می ترسیدم جای خالی باقی نماند. بعد از اینکه صندلی را گرفتم، برای شام به بوفه رفتم. در آن زمان، من هنوز وگان نبودم، پس چند غذای گیاهی و همچنین یک غذای کرفس سرخ شده با (اشخاص-) ماهی مرکب سفارش دادم – این تنها غذای غیر وگان بود. پس من خوردم و خوردم – اولین، دومین و سومین غذای گیاهی را. بعد از اینکه تمام غذاهای وگان تمام شد، خواستم کرفس سرخ شده با (اشخاص-) ماهی مرکب بخورم. اول کرفس را خوردم، بعد سراغ (اشخاص-) ماهی مرکب رفتم. اما از همان اولین تکه ای که گاز زدم – دیگر نتوانستم بیشتر بخورم. از آن روز به بعد، در ۷ آوریل، رسما یک وگان شدم، چون دیگر نمی توانستم گوشت (اشخاص- حیوان) را بخورم.

بعد در روز سوم، یک گروه از دوستانم را برای گوش دادن به سخنرانی با خودم آوردم. و دوباره، اتفاقات اسرارآمیز زیادی رخ دادند. برای مثال، یکی از دوستان، پس از ورود به محل برگزاری، مدام کف دست هایش را به هم می چسباند و دوباره و دوباره بی وقفه تعظیم می کرد. بعد از آن، وقتی برای خرید رفتیم، اتفاق عجیبی افتاد – هروقت از کنار مغازه ای که غذاهای گوشتی (اشخاص- حیوان) می فروخت، مثل مغازه ‌ی نودل گوشت گاو، رد می شد، دستهایش ناخودآگاه پایین می آمد. سپس، پس از عبور از آن، دستانش دوباره به حالت دعا بالا می رفت. بسیاری از این نوع واکنش های معنوی اتفاق افتاد. پس از سخنرانی روز سوم، اعلام شد که مراسم تشرف روز بعد برگزار خواهد شد.

این چند روز، بعضی چینی های خارج از کشور اغلب با ما گپ می زدند. برخی از آنها به مشکلاتشان اشاره کردند. آنها خیلی دوست داشتند که تشرف بگیرند اما نگران بودند که نتوانند رژیم غذایی وگان را ادامه دهند و اینکه آیا یک رژیم وگان به قدر کافی مغذی است یا خیر. صادقانه می گویم: یک رژیم غذایی وگان کاملا مغذی است. فقط به ما نگاه کنید – تک تک ما سالم هستیم، همین کافی است. و آیا حفظ رژیم غذایی وگان سخت است؟ به نظرم خیلی از چیزهای زندگی سخت است. بستگی به این دارد که آیا مایل به انتخاب و تعهد باشید یا خیر. برای مثال، من بعنوان یک روزنامه نگار، باید هر روز بدوم و با افراد زیادی معاشرت کنم. اما وقتی تصمیم تان را گرفتید، می توانید یک غذای وگان بیاورید و همچنان بیرون بروید و معاشرت کنید، همچنان با دیگران غذا بخورید – اصلا مشکلی نیست. می توانید خودتان غذاهای وگان را بپزید و به تغذیه متعادل توجه کنید. به نظرم تغذیه یک مشکل نیست.

این پیشنهاد کوچک من درباره تشرف است. زود برگردیم به خانه. به خانه حقیقی خود بازگردیم. متشکرم.

(ممنون، خواهر لی. اینک با کمال احترام از "استاد اعظم چینگ های" برای ایراد سخنرانی دعوت می کنیم.)

Master: متشکرم. خیلی خیلی ممنونم. خیلی خوشحالم که دوباره می توانیم همدیگر را ببینیم. شما با وجود زندگی پرمشغله تان، هنوز هم وقت دارید که بیایید و به دارما (آموزه حقیقی) گوش دهید و سعی کنید بفهمید که واقعا چه کسی هستید. این یک چیز خیلی خوب است... چطور می گویید "سیگنال"؟ (سیگنال.) سیگنال. یعنی حتی در این دنیایی که اینقدر به مادی گرایی گرایش دارد، هنوز افراد زیادی هستند که آرزوی غذای معنوی دارند. اینجا در کاستاریکا، جمعیت زیاد نیست، فقط حدود ۲ میلیون نفر. و با چنین سرزمین پهناوری، همه در آن پراکنده شده اند. هرچند هنوز افراد زیادی هستند که از راه های خیلی دور با عجله آمده اند و با وجود حمل و نقل نامناسب، برای آمدن به اینجا عجله دارند. از اینکه می بینم اینقدر زحمت می کشید تا به اینجا بیایید و به سخنرانی گوش دهید، خیلی احساس آرامش می کنم. اکثر ما دین داریم، یک ایمان مذهبی. اما، حتی اگر هم اعتقادات مذهبی نداشته باشید، مهم نیست.

همه ما خدا را در درون خود، یا طبیعت بودا را در درون داریم. این فطرت بودا یا خدا، از ما مراقبت خواهد کرد. ما به خودمان ایمان داریم و این که از بدو تولد، فطرت انسان ذاتا خوب است. این خوبی ذاتی طبیعت ما، دین ماست. ما می توانیم به گروه های کاتولیک بپیوندیم، می توانیم به گروه های بودایی بپیوندیم، اما مهم نیست که کدام دین باشد، همه آنها این آموزه نیکی ذاتی انسان را حفظ می کنند. همه ادیان، مردم را به حفظ این نیکی ذاتی تشویق می کنند.

اما اگر ما ذاتا خوب هستیم، پس چرا برخی از مردم هنوز مرتکب اعمال به اصطلاح بد می شوند؟ در آن مواقع، آن خوبی ذاتی کجا می رود؟ چه کسی می داند؟ کسی نمی داند؟ درموردش فکر کنید. بلندتر بگویید، شجاع باشید! (شیطان مانع خوبی ذاتی می شود.) آن موقع، ما فراموش می کنیم، مگر نه؟ منظورتان همین است؟ آیا منظور او همین بود؟ بله، بله. درسته.

پس به همین دلیل است که باید مراقب باشیم. ما باید در کنار افراد بافضیلت، دوستان خوب و افراد دارای ارزش های اخلاقی بمانیم تا آنها فرصتی داشته باشند که این خوبی ذاتی را به ما یادآوری کنند، تا آنرا فراموش نکنیم. من یکی از آن دوستان بافضیلت، یک همراه خوب هستم که اینجا هستم تا به همه یادآوری کنم که: شما واقعا بزرگ هستید. بخاطر استاد نیست که بزرگ می شوید، بخاطر اینست که خودتان از قبل بزرگ بوده اید. فقط اینکه فراموش کرده اید، درحالیکه غرق نگرانی ها هستید، زیر فشارهای جامعه دفن شده اید و استرس بسیار دارید، پس وقتی با شرایط ناگهانی مواجه می شویم واکنش نشان می دهیم و ماهیت واقعی خود را فراموش می کنیم. ما این نیکی ذاتی، یا فطرت بودا، یا ملکوت بهشتی خدای درون را فراموش می کنیم.

ملکوت خدا اینگونه است: وقتی است که ما خیلی شاد، خیلی خوشحال، خیلی بشاش، خیلی سخاوتمند، خیلی بردبار هستیم. این ملکوت خدا است. در آن لحظات، می توانیم بخشی از ملکوت خدا را در درون خود تجربه کنیم. اما ملکوت خدای حقیقی خیلی بزرگتر از این است. این یعنی خوشحال بودن برای مدتی کوتاه و بعد گریه کردن یا نگران شدن در لحظه بعد نیست. شادی ابدی، ملکوت خدای حقیقی درون است. این همان چیزی است که ملکوت خدا، بهشت ​​یا نیروانا نامیده می شود. پیدا کردن این ملکوت خدا سخت نیست؛ اما نگه داشتنش آسان نیست. چون ما اغلب در انبوهی از نگرانی ها غرق می شویم، تحت تأثیر آنها قرار می گیریم و فراموش می کنیم. بعد ما آن نگرانی ها را دنبال می کنیم، تحت تأثیر آنها قرار می گیریم، و فراموش می کنیم تا اوضاع را کنترل کنیم، فراموش می کنیم تا استاد درون خود باشیم.

امروز یک خبرنگار آمد و با من مصاحبه کرد. او پرسید: "این قدرت مایا، یعنی نیروی منفی، قدرت منفی، از کجا می آید؟" من پاسخ دادم: "این هم از جانب خداست." گفت: "چی؟ چطور ممکن است از جانب خدا بیاید؟" گفتم: "چون کتاب مقدس می گوید خدا دنیا و هر آنچه در آن است را آفریده است. هیچ چیزی نیست که توسط او خلق نشده باشد. بنابراین، اگر نیروی منفی توسط خدا خلق نشده است، پس چه کسی آنرا خلق کرده؟" بعد گفت: "آه، این درست است."

اما پس چرا خدا این قدرت منفی را خلق کرد؟ گفتم "این، بسیار مفید است، خیلی برای ما مفید است. چون به ما اجازه می دهد یاد بگیریم که چگونه این قدرت منفی را به قدرتی قابل استفاده تبدیل کنیم." برای مثال برق را در نظر بگیرید – خیلی خطرناک است. اگر آنرا لمس کنیم، یا خیلی به ناحیه ولتاژ بالا نزدیک شویم شاید دچار برق گرفتگی شویم و جان خود را به خطر بیندازیم. اما وقتی یاد بگیریم که چگونه برق را مدیریت و کنترل کنیم، دیگر مشکلی نخواهیم داشت. مثال دیگر پول است. این باعث می شود خیلی از مردم قانون شکنی کنند، از احکام سرپیچی کنند و مرتکب اعمال شیطانی شوند. اما اگر یاد بگیریم که چگونه از پول استفاده کنیم، نه اینکه توسط پول استفاده شویم، آنگاه پول خیلی مفید خواهد شد. متوجه اید؟ به جای اینکه پول ما را کنترل کند، ما آنرا کنترل می کنیم. ما ارباب پول می شویم، به جای اینکه اجازه دهیم پول بر ما سلطه داشته باشد. بدون پول، ما نمی توانیم زنده بمانیم. برخی افراد برای پول، بسیار حریص می شوند. بخاطر پول، می توانند بکشند، می توانند دزدی کنند، می توانند از خیلی از وسایل شیطانی استفاده کنند و مرتکب اعمال نادرست شوند. به این شکل، پول به یک نیروی منفی تبدیل می شود. اما اگر بدانیم چگونه از پول عاقلانه استفاده کنیم، پول به یک نیروی مثبت تبدیل می شود.

مثل برق است – دو بخش دارد. یک قطب منفی و دیگری قطب مثبت است. یکی مثبت، یکی منفی – تنها وقتی هردو با هم جمع شوند، برق می تواند جریان یابد. اینطور نیست؟ اگر فقط جنبه های مثبت وجود داشته باشند، هیچ قدرتی وجود نمیداشت. در این جهان هم، دو نوع نیرو وجود دارند. یکی قدرت مثبت است، ما آنرا نیروی مثبت می نامیم - قدرت خدا. ما آنرا شفقت، عشق، مراقبت و قدرت برکت می نامیم. این نیروی مثبت است – قدرت مثبت. دیگری نیروی منفی است که ما آنرا مایا، یا توهم، می نامیم. قدرت پادشاه مایا. نیروی مایا در به بند کشیدن مردم در این دنیا، آزمایش طمع، خشم و جهل آنها، سنجش خرد و توانایی آنها برای غلبه بر مشکلات، تخصص دارد. این به خودی خود، نه خوب است و نه بد. بستگی به این دارد که چگونه با آن برخورد کنیم، و بر آن اساس، خوب یا بد می شود.

Photo Caption: رشد کردن در جایی که ممکن است زندگی پایدار بماند!

دانلود عکس   

بیشتر تماشا کنید
همه قسمت‌ها (2/7)
1
کلام حکمت
2025-09-29
959 نظرات
2
کلام حکمت
2025-09-30
965 نظرات
3
کلام حکمت
2025-10-01
817 نظرات
4
کلام حکمت
2025-10-02
461 نظرات
5
کلام حکمت
2025-10-03
1 نظرات
بیشتر تماشا کنید
آخرین ویدئوها
کلام حکمت
2025-10-03
1 نظرات
میان استاد و شاگردان
2025-10-03
38 نظرات
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید